یک کارشناس انرژی: نزدیک ونزوئلایی شدن هستیم

یک کارشناس انرژی بر این اعتقاد است که اصلاح ساختار انرژی نه از قیمت بلکه باید از نقطه‌ای دیگر آغاز شود .

یک کارشناس انرژی بر این اعتقاد است که اصلاح ساختار انرژی نه از قیمت بلکه باید از نقطه‌ای دیگر آغاز شود .

ترووست: عبدالله باباخانی می‌گوید: «وقتی ما سالی ۱۰۰ میلیارد دلار به‌دلیل عدم مدیریت روز در انرژی و تحریم‌ها هدر می‌دهیم و فقط ۳۵ میلیارد دلار یارانه می‌دهیم، چرا ابتدا باید سراغ مردم برویم. خودروسازها سالی ۸ میلیارد دلار به‌خاطر ماشین غیراستاندارد از بنزین کشور را هدر می‌دهند، چرا جوابش را مردم بدهند. هزینه تحمیلی به‌خاطر بد مدیریت کردن در تولید برق و هدررفت در خطوط انتقال نیرو چه ربطی به مردم دارد.»

بخش‌هایی از مهمترین سخنان عبدالله باباخانی در گفتگو با هم‌میهن در پی می‌آید:

* «با توجه به درآمد کم مردم، به‌هیچ‌عنوان نباید سراغ تغییر قیمت‌ها رفت. نصف همان ۱۰۰ میلیارد دلار عدم مدیریت درست انرژی کشور را اصلاح کنند، برای مردم این نسل و نسل آینده کافی است. فراموش نکنیم که برداشت ۱۸۰ میلیارد دلار نفت و گاز از زیر زمین در واقع متعلق به خود مردم است که دولت پیش پیش به‌عنوان مالیات پنهان بر می‌دارد. اما به‌خاطر بد مدیریت کردن در بخش انرژی حدود ۱۰۰ میلیارد دلار آن را هدر می‌دهد.»

*در سیزده دولت قبلی صنعت نفت ایران از یک صنعت بین‌المللی و رقیب به یک صنعت محلی و فرسوده تبدیل شده است؛ به‌طوری‌که نزدیک به ونزوئلایی شدن هستیم. صنعت گاز وضعیتی اسفناک‌تر از صنعت نفت پیش رو دارد. صنعت برق کشور یکی از بدترین راندمان‌های نیروگاهی و بیشترین افت برق در شبکه کشور را دارد. به صورتی که حدود ۵ برابر نیروگاه اتمی بوشهر، برق بیشتری نسبت به استاندارد جهانی در شبکه برق کشور هدر می‌رود.

*با همین دست فرمان پیش برویم در سال ۱۴۱۰ با بحران روبه‌رو می‌شویم. تا سال ۱۴۱۰ در ‌بخش گاز به‌طور میانگین روزانه حدود ۵۰۰ میلیون مترمکعب کسری خواهیم داشت که در پیک زمستان به ۸۰۰ میلیون مترمکعب هم می‌رسد. در بخش بنزین روزانه حدود ۸۰-۷۰ میلیون لیتر کسری خواهیم داشت. در بخش برق میانگین حدود ۶۰ گیگاوات کسری خواهیم داشت که در پیک به ۸۰ گیگاوات هم خواهیم رسید و در بخش نفت تقریباً همه تولید مصرف داخلی می‌شود و شاید واردکننده حدود ۵۰۰ هزار بشکه نفت هم بشویم.

*این نتیجه حکمرانی اشتباه در ۱۳ دولت قبلی در بخش انرژی بوده است.

*امروز افتخار ما این است که با خطوط لوله و تجهیزات کشورمان، بازار آذربایجان، ارمنستان و عراق را به ترکمنستان داده‌ایم و در آینده نزدیک بازار پاکستان و هندوستان را به روسیه می‌دهیم. ایرانی که می‌توانست حتی بازارهای اروپا را در دست خودش داشته باشد، امروز به ۵ یا ۱۰ درصد حق ترانزیت گاز آنها چشم دوخته است.

*اکنون که دولت دکتر پزشکیان تا چند هفته دیگر مستقر می‌شود، خود را موظف دیدم که «کلیات» برنامه مقابله با بحران انرژی ایران که بالغ بر دو سال، وقت صرف آن کرده‌ام را اینجا مطرح کنم. گاهی جراحی سخت بهتر از مردن زودهنگام است. اعداد و ارقام می‌گویند فرصت نجات انرژی ایران برای ماندن و رقابت کردن بسیار کم است. برای نجات از بحران انرژی سه راه‌حل پیشنهاد می‌شود. اول تشکیل وزارت انرژی است.

*مدیریت مصرف فقط خواهش و تمنا از مردم برای کاهش مصرف گاز در زمستان نیست.

سال گذشته روزانه سه میلیون و ششصد هزار بشکه نفت و میعانات گازی از زیر زمین برداشت کرده‌ایم که با نرخ اوپک می‌شود ۱۱۰ میلیارد دلار، و ۲۷۵ میلیارد مترمکعب گاز برداشت کرده‌ایم که با نرخ منطقه می‌شود ۷۰ میلیارد دلار. یعنی ما ۱۸۰ میلیارد دلار از منابع زیر زمینی با همین شرایط تحریمی منابع برداشت کرده‌ایم، پولی که به بانک مرکزی برگشت خورده، حدود ۲۸ میلیارد دلار است. ۱۰ میلیارد دلار هم در داخل به صنایع و مردم فروخته‌ایم. حدود ۱۰ میلیارد دلار هم گاز و فرآورده صادرات داشته‌ایم. ۳۵ میلیارد دلار هم به مردم یارانه انرژی (تخفیف) داده‌ایم. نتیجه می‌گیریم که سالی حدود ۱۰۰ میلیارد دلار ما هدررفت ثروت به‌خاطر نداشتن مدیریت یکپارچه و بروز در بخش انرژی داریم.

دومین راهکار به میادین مشترک نفت و گاز مربوط می‌شود. به‌دلیل اینکه دنیا در حال گذار از انرژهای فسیلی است و قبل از پایان این دهه، نفت دیگر کالای استراتژیک سبد انرژی نخواهد بود، بنابراین تا می‌توانیم باید نفت و حداکثر یک دهه بعدش گاز را تبدیل به ثروت کنیم.

* برای برداشت از میادین مشترک نیاز به عبور از سدی خودساخته به‌عنوان توان داخلی داریم. واقعیتش توان داخلی نه پول دارد، نه دانش و تکنولوژی و نه تجهیزات برای این کارهای بزرگ و اساسی کشور. نهایتاً می‌توانند در بخش اجرایی همراه شرکت‌های بزرگ خارجی پیمانکاری کار کنند.

*شرکت‌های خارجی هم با ایران چند مشکل دارند؛ تحریم و FATF و بدتر از آن قوانین دست‌وپاگیر قراردادی ایران. در دولت سیزدهم مثلاً ۵۲ میلیارد دلار قرارداد نفتی و گازی با ایرانیان بسته شد اما تا یک میلیارد دلار هم به ایران نرسید و ۳ سال سوخت.

*ایران باید تیمی متخصص و قابل اعتماد برای میادین مشترک تشکیل دهد و طی سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ کلیه میادین را با مشارکت در تولید با شرکت‌های خارجی نهایی کند. اگر ایران سهمش را برندارد، عراق، قطر، عربستان، کویت، عمان، آذربایجان، ترکمنستان، روسیه بر می‌دارند.

*ایران بیش از یک دهه است که در بازی نفوذی‌های کشورهای شریک در میادین مشترک نفت و گاز خود قرار گرفته است. با شعار توان داخلی، هیچ کاری جلو نرفته و کشورهای همسایه سرشار از درآمد میادین مشترک شدند. هر شرکتی که بتواند و بخواهد در ایران کار کند توسط دستانی پنهان متهم به خیانت قبل از شروع کار می‌شود.

یکی از نمونه‌های آن این است که ایران پروژه‌های ال‌ان‌جی خود را کمی بعد از پروژه‌های اولیه قطر و قبل از روسیه و خیلی کشورهای دیگر جهان شروع کرد. به ناگهان در آن بخش یکی خواب دید که کار را از خارجی‌ها بگیرند و به‌صورت جزیره‌ای در داخل و با توان داخلی انجام دهند. داستان را همه می‌دانند: «ایران برای همیشه از بازار ال‌ان‌جی جهان حذف شد.» سپس با داد و بیداد در مجلس و روزنامه‌ها و اینکه توتال دنبال دزدیدن اسرار نفتی ما است، کاری کردند که حتی سراغ اصلاح سکوهای پارس جنوبی هم نرویم و نتیجه این شده که قطر با همان توتال و بقیه ۲۹ میلیارد دلار قرارداد می‌بندد و ما سکوهای پارس جنوبی را جابه‌جا می‌کنیم. قطر ۲ سال دیگر، حدود ۲ برابر ما از پارس جنوبی گاز برداشت می‌کند. چه کسانی از بر باد دادن سهم ایران از پارس جنوبی سود کردند و اکنون چه مسئولیتی دارند؟ همان‌ها در خزر، در آزادگان در یادآوران و بقیه میادین مشترک هم دخیل هستند.

*سومین راهکار این است که باید سبدی از انرژی‌های مختلف ایجاد کنیم. اینکه کشور را با ۲ نوع انرژی اداره کنیم، چون‌که بزرگترین منابع نفت و گاز جهان را داریم، یک فکر نپخته و خطرناک بود که آثارش را داریم می‌بینیم. در گاز، برق و بنزین به‌شدت کسری داریم. کشوری مانند ترکیه در همسایگی ما با حداقل ۷ نوع انرژی مدیریت می‌شود و در کشور ما فقط گاز و فرآورده‌های نفتی. این در حالی است که ایران استعداد زیادی در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر دارد. ۳۲۰۰ ساعت آفتاب سولاری، ۲۴ نقطه بادگیری از مزایای مهمی هستند، که سبب می‌شود از ایران به‌عنوان بهشت تولید انرژی‌های تجدیدپذیر یاد شود. اما چکار کردیم؟ امروز زیر یک درصد هستیم. جهان کجاست؟ حدود ۳۵ درصد برق جهان از تجدیدپذیرهاست. یعنی ما ۱ به ۳۵ از جهان عقب هستیم. تا پایان این دهه جهان به ۵۰ درصد می‌رسد.

*دکتر پزشکیان بر سر یک دوراهی است. یک مسیر ادامه وضعیت موجود است؛ یعنی اینکه یکی از نفتی‌ها را به‌عنوان وزیر تولید نفت و گاز بگذارد. همین کار را با برق هم انجام دهد و چالش زیادی برای خودش درست نکند. نهایتاً با این سیستم فقط سرعت سقوط و نابودی آخرین بخش‌های انرژی کشور را کم می‌کند.

*مسیر دوم و نجات‌دهنده ایران پرهزینه خواهد بود. باید متخصصینی وارد حوزه انرژی کند که مثل خودش همفکر و حتی هم‌لباس خودش و دولتی‌ها نباشند. مسیر ریل‌گذاری‌شده پراشتباه ۱۳ دولت قبلی در بخش انرژی را تغییر دهد.

* بنده معتقدم با توجه به درآمد کم مردم، به‌هیچ‌عنوان نباید سراغ تغییر قیمت‌ها رفت. نصف همان ۱۰۰ میلیارد دلار عدم مدیریت درست انرژی کشور را اصلاح کنند، برای مردم این نسل و نسل آینده کافی است.

//