چه کسانی طراح حمله «طوفان الاقصی» بودند؟

حامیان حمله فلسطین به اسرائیل چه کسانی هستند؟

شواهد و قراین حاکی از آن است که این حمله با هماهنگی ایران و روسیه انجام شده است. این حمله می تواند به دلایل مختلف برای این دو کشور سودمند باشد که در زیر به آنها اشاره می شود.

1-عمده توان رسانه ای و نظامی غرب طی یک و نیم سال گذشته که از آغاز جنگ اوکراین می گذرد بر این محور متمرکز بوده است. جنگ در خاورمیانه می تواند تمرکز غرب را در اوکراین برای مقابله با روسیه بر هم بزند و راه را برای دستیابی به اهداف روسیه فراهم تر کند. اظهار نظرهای اخیر مقامات روسیه نشان می دهد که آنها در درگیری اخیر، حامی حماس هستند و حتی شایعاتی مبنی بر انتقال سلاح از سمت روسیه به غزه وجود دارد. البته بخشی از این موضوع می تواند به دلیل حمایتی باشد که اسرائیل از اوکراین داشته است. اما این نمی تواند تمام ماجرا باشد؛ برخلاف درگیری های قبلی بین اسرائیل و فلسطینیان، این بار شاهد موضع گیری های آشکار روسیه هستیم که نشان دهنده توجه روسیه به درگیری های اخیر و پیامدهای آن است.

2-ایران در شمال غرب کشور، طی چند ماه گذشته تنش هایی را با جمهوری آذربایجان تجربه کرده است. آذربایجان با همکاری ترکیه و اسرائیل قصد داشت تا بخش از خاک ارمنستان را اشغال کرده و گذرگاهی را در جنوب این کشور و در مرز ایران ایجاد کند که این موضوع می توانست موقعیت ایران را به لحاظ ژئوپولیتیک بسیار تضعیف کرده و ارتباط آن را با روسیه و اروپای شرقی قطع کند. ایران به شدت مخالف این موضوع بوده و موضع قاطع خود را در این زمینه اعلام کرده بود که در صورت وقوع چنین رخدادی مجبور به اقدام نظامی خواهد شد. ایران علاقمند به درگیری نظامی مستقیم با هیچ کشوری نیست و همواره تلاش می کند از طریق پراکسی های خود در منطقه، به اهداف سیاسی خود دست پیدا کند. جنگ در داخل اسرائیل گزینه ای است که می توانست به طور کلی اسرائیل را مشغول به مسایل داخلی خود کند و سبب شود تا علیف از تصمیم قریب الوقوع خود منصرف شود چون طبیعتا بدون همکاری نزدیک با اسرائیل انجام چنین عملیاتی برای خود آذربایجان دشوار است.

3-عربستان و ایران به تازگی بعد از سالها تیرگی روابط، با مینانجی گری چین، مجددا روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند و ایران نمی خواست که عربستان به عنوان یک کشور مهم در منطقه، روابط خود را با اسرائیل عادی سازی کند. عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل می توانست توازن قوا در منطقه را بهم بزند و ایران در میان چند کشور متحد و قدرتمند گرفتار شود. وقوع حادثه ای مانند آنچه در حمله «طوفان الاقصی» افتاد و به وضوح بیانگر شکست اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل بود، می تواند به عربستان این نکته را متذکر شود که اسرائیل شریک قدرتمندی برای عربستان نیست و باید ارزیابی مجددی بر عادی سازی روابط کشورش با اسرائیل داشته باشد. از طرف دیگر، با توجه به کشتاری که اسرائیل انتظار می رفت در غزه انجام دهد، عادی سازی روابط در شرایط فعلی با اسرائیل به معنی از دست رفتن جایگاه این کشور در جهان اسلام است.

4-اسرائیل طی سال‌های اخیر تمرکز ویژه‌ای بر ایجاد ناامنی و نارضایتی در داخل ایران داشته است. حمله طوفان الاقصی اگر بتواند یک درگیری بلندمدت در داخل اسرائیل ایجاد کند، ایران با این کار توانسته آرامش اسرائیل را بر هم زده و از قدرت عمل آن در حوزه خارجی کاسته و ملزم به تمرکز بر مسائل داخلی کند.

5-شکست دستگاه امنیتی و نظامی اسرائیل در روزهای اول درگیری، چهره اسرائیل را در میان کشورهای جهان به عنوان یک کشور فوق امنیتی قدرتمند خدشه دار کرده و از اهمیت آن در معادلات جهانی، خصوصا معادلات منطقه ای می‌کاهد. خشونت بسیار زیادی که در حملات اسرائیل مشاهده می شود نیز، به خاطر جبران این موضوع است اما بدون شک، شکست اولیه صورت گرفته تردیدهایی را در ذهن متحدان اسرائیل و متکیان به آن ایجاد خواهد کرد.