ناشناسی ارزهای دیجیتال
در زمان ساخت و پیدایش بیتکوین، ساتوشی ناکاموتو یکی از اهداف اصلی اولین ارز دیجیتال بازار را حذف کنترل مقامات دولتی و ارائه راهحلی برای انجام تراکنشهای مالی به شکل غیرمتمرکز معرفی میکند؛ اهدافی که به کمک تکنولوژی بلاکچین عملی شدند. برای ساتوشی ناکاموتو حفظ حریم خصوصی و محافظت از هویت کاربران و استفادهکنندگان بیتکوین نیز اهمیت بسیاری داشت و و به خوبی از هویت خود نیز محافظت کرد.
هماکنون با گذشت بیش از ۱۴سال از زمان عرضه بیتکوین، هنوز هویت ساتوشی ناکاموتو فاش نشده است و هیچکس بهطور دقیق نمیداند که او کیست و در کجا زندگی میکند. اما با وجود حفظ حریم خصوصی کاربران در شبکههای بلاکچینی مختلف مانند بیتکوین، ردیابی تراکنشها از همان ابتدای فعالیت ارزهای دیجیتال امکانپذیر بود؛ زیرا بلاکچین مانند یک فضای ذخیرهسازی عمل میکند و هرکسی میتواند به دادههای عمومی آن دسترسی داشته باشد.
امروزه بهطور کلی در هر مرحله استفاده از ارزهای دیجیتال که شامل خرید، ذخیره و فروش یا انتقال میشود کاربران در معرض افشای اطلاعات و به خطر انداختن ناشناسی خود هستند. اولین چالش حفظ ناشناسی در زمان انجام معاملات ارزهای دیجیتال در زمان خرید این داراییها مطرح میشود. درحالیکه در سالهای ابتدایی استخراج و بهدست آوردن آسان ارزهای دیجیتالی مانند بیتکوین امکانپذیر بود، امروزه فرآیند استخراج ارزهای دیجیتال نیازمند سختافزارهای قدرتمند و صرف زمان و هزینههای قابلتوجهی است.
بنابراین علاقهمندان به استفاده از بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال، برای خرید این داراییها نیازمند استفاده از صرافیها هستند؛ صرافیهایی که دریافت خدمات از آنها نیازمند تکمیل مراحل احراز هویت است. اما با تکمیل احراز هویت، صرافی به تمام اطلاعات مهم پیرامون خریدار ارزهای دیجیتال از جمله نام و نام خانوادگی، شماره تماس، حسابهای بانکی و دیگر موارد دسترسی خواهد داشت.
افیهای غیرمتمرکز نیز فعالیت دارند که بر بستر بلاکچین هستند و به کمک قراردادهای هوشمند فعالیت میکنند. بنابراین نیازی به دریافت اطلاعات کاربران ندارند و با استفاده از آنها میتوان ماهیت ناشناسی تراکنشها و معاملات ارزهای دیجیتال را حفظ کرد. هرچند این صرافیها از پرداخت با ارزهای فیات مانند ریال یا دلار پشتیبانی نمیکنند و کاربران مجبور به تبادل ارز دیجیتال با ارز دیجیتال هستند. بنابراین در صورت نداشتن موجودی ارز دیجیتال در کیف پولهای بلاکچینی، استفاده از این صرافیهای غیرمتمرکز امکانپذیر نیست و گزینه خریدار به استفاده از صرافیهای متمرکز محدود باقی میماند.
کیف پولهای بلاکچینی نیز کاملا ناشناس نیستند، بلکه شبه ناشناس هستند. در زمان ساخت و استفاده از این کیف پولها، کاربران آدرسی را دریافت میکنند که در دریافت یا ارسال ارزها کاربرد دارد. درحالیکه این آدرس از حروف و اعداد تصادفی تشکیل شده است و به خودی خود معنا ندارد؛ اما باعث میشود تا فرد استفادهکننده از این کیف پول کاملا ناشناس نباشد. زیرا درحالیکه این آدرس مستقیما باعث شناسایی صاحب آن نمیشود، اما همچنان میتواند اطلاعات مختلفی از جمله سوابق فعالیت و تراکنشها را فاش کند. بهعنوان مثال، اخیرا با توجه به آدرسهای واریزی داراییهای به سرقت رفته صرافی کوینکس، مسوول هک این صرافی گروه هکری وابسته به حکومت کرهشمالی معرفی شده است. صرافیها و برنامههای مالی نیز با شناسایی آدرسها و انطباق آنها با اطلاعات دریافتشده در روند احراز هویت، میتوانند هویت دارندگان آدرسهای کیف پول بلاکچینی را شناسایی کنند.
تمام این ردیابی و شناساییها به کمک ویژگی اصلی بلاکچین، یعنی انتشار عمومی دادهها امکانپذیر شده است. درحالیکه آدرسهای کیف پول رمزنگاری شده همچنان محافظت از حریم خصوصی بسیار بیشتری نسبت به استفاده از نام یا یوزرنیم دارند؛ اما هرکسی با داشتن آنها میتواند به راحتی و با جستوجوی ساده لیست اطلاعاتی مانند تراکنشها و موجودی قدیم و حال حاضر هر آدرس را به دست آورد.
حفظ ناشناسی
با وجود اینکه اکثر ارزهای دیجیتال کاملا ناشناس نیستند، اما اطلاعات در دسترس برای کشف هویت کاربران و استفادهکنندگان آن به هیچ وجه کافی نیست. در واقع، هک و سرقت در بازار ارزهای دیجیتال تبدیل به یکی از چالشهای بزرگ جهانی شده است؛ زیرا شناسایی هکرها و سارقان در فضای بلاکچین نسبت به هر بازار و فضای دیگری دشوارتر است.
علاوه بر آن، امروزه ابزارها و راهکارهای مختلفی برای حفظ بیشترین سطح ناشناسی و غیرقابل ردیابی شدن تراکنشها در فضای بلاکچین وجود دارد. برخی از پروژههای بلاکچینی مانند مونرو یا دش با شناسایی ضعف موجود در برخی از ارزهای محبوب، از روشهایی مانند آدرسهای مخفیانه استفاده میکنند. با استفاده از این ابزار، در هربار استفاده کاربر آدرس یک بار مصرف دریافت میکند. این آدرس بهعنوان پوششی برای آدرس اصلی عمومی آن عمل میکند و باعث میشود تا تراکنشهای انجام شده و میزان موجودی فرد غیرقابل ردیابی باشد.
این ابزار امروزه برای بسیاری از ارزهای دیجیتال از جمله اتریوم نیز در دسترس است. یک روش دیگر برای اطمینان حاصل کردن از ناشناسی تراکنشها، جمع کردن تراکنشهای فردی و تایید آنها به صورت گروهی است. برخی پروژههای بلاکچینی با استفاده از این روش تراکنشهای فردی کاربران را با هم گروهبندی میکنند و به این ترتیب، شناسایی آدرس کیف پول فرستنده را غیرممکن میکنند.
البته این ابزارها معایب خود را نیز دارند. ناشناسی در فضای بلاکچین باعث شده است تا ارزهای دیجیتال به ابزارهای محبوبی برای پولشویی، فرار مالیاتی و پاک کردن ردپای کلاهبرداریها تبدیل شوند و به همین دلیل بسیاری از کشورها از جمله ایران در تلاش برای قانونگذاریها و اعمال محدودیتها در راستای جلوگیری از انجام فعالیتهای غیرقانونی هستند. در این بین برخی مانند چین نیز بهطور کلی خرید و فروش ارزهای دیجیتال را ممنوع اعلام کردهاند.
البته تمام هدف و کاربرد ناشناسی در انجام فعالیتهای غیرقانونی نیست و افراد به دلایل مختلفی ممکن است حفظ حریم خصوصی خود را در انجام معاملات مالی اولویت قرار دهند. این افراد میتوانند از ارزهای دیجیتال غیرقابل پیگیری مانند مونرو استفاده کنند و معاملات خود را در صرافیهای غیرمتمرکز ادامه دهند. هرچند استفاده از این روشها میتواند منجر به افزایش هزینههای تراکنش و کارمزدهای پرداختی کاربر شود که برای معاملات روزمره گزینه مناسبی نیست.
نگهداری ارزهای دیجیتال در کیف پولهای غیرمتمرکز و غیرحضانتی نیز علاوه بر افزایش امنیت، به حفظ حریم خصوصی کاربران کمک میکند. هرچند امروزه اکثر تراکنشهای ارز دیجیتال به کمک صرافیها انجام میشوند و به همین دلیل عموم کاربران و استفادهکنندگان ارزهای دیجیتال از بالاترین سطح ناشناسی بهرهمند نیستند. موضوعی که برای اکثر سرمایهگذاران اهمیتی ندارد.
ارسال پاسخ